˙•▪●ღ دمیلو ღ●▪•˙ تا ابد زندونیه چشمای روشن توام......
دل من امشب بازم عجیب هواش بارونی بود می دونی دلم یه چند وقتی توی شهر چشات زندونی بود من همه دار و ندارم رو به پای تو دادم الانم جز دل تنهام دیگه چیزی ندارم باشه این دلم برای ناز چشمات قربونی جونمم فدای تو باز اگه قابل بدونی تو که می خوای بری و دیگه کنارم نمونی پس چرا تو گوش من قصه عشق و می خونی آخ که این دل تموم غصه دنیا رو داره روی دوش من خسته من تنها می ذاره فکر نکن بعد تو من خاطره ها یادم میره به خدا وقتی بری دل بی تو صد بار میمیره کاش می شد نامه میدادی و میگفتی یادمی کاش که من ندیده بودم با کس دیگه میری نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|